گروه فرهنگی مشرق - در بررسی و شناخت وجوه مختلف وجودی سید شهیدان اهل قلم "سید مرتضی آوینی" یک وجه بسیار مهم، اغلب نادیده گرفته شده و مغفول واقع شده است، وجهی که برخی توانایی های آوینی در مقام یک فیلمساز یا روزنامه نگار متعهد انقلابی و یا یک نویسنده نظریه پرداز به آن بر می گردد: وجه متفکرانه آوینی که او را در مقام "متفکر دوران گذار" نشان می دهد.
سید مرتضی آوینی یک متفکر است و تفکر امری است که با " تاریخ" و ظهور "اوقات" و " وقتی" که بر متفکر حاکم می شود مرتبط است. در واقع ظهور و سیر هر متفکر در هر دوره یا دوران، با روح حاکم بر آن دوره و اقتضائات آن در نسبت مستقیم قرار دارد.
آوینی، متفکر دوران گذار است. برای فهم این معنا باید به این مهم توجه کرد که در وضع کنونی عالم "دوران گذار" به چه معنا است و در کدامین متن تاریخی دارد رخ می نماید؟ دوران های گذار در تاریخ بشر نوعا چه ویژگی هایی دارند و ما در متن کدامین دوران گذار تاریخ قرار داریم؟
در تاریخ بشر، دوران های گذار مراحلی اند که در پی فرا رسیدن بحران انحطاطی یک عالم و آغاز انتقال حیات بشر از عالمی به عالمی دیگر رخ می نماید و برای روشن شدن مطلب؛ مثالی بزنیم: در غرب باستان از قرن اول میلادی، عالم غرب باستان دچار بحران انحطاطی گردید و این بحران انحطاطی زمینه ساز نوعی گذار تاریخی از عالم غرب باستان به عالم غرب قرون وسطی گردید. حد فاصل سده های اول تا چهارم میلادی که تدریجا عالم غرب باستان رخت بر میبست و ضعیف و ضعیف تر می شد و عالم غرب قرون وسطی، رخ می نمود و حضور پر رنگ تری پیدا می کرد و نیرومندتر می شد را "دوران گذار" می نامند. در زندگی بشر در مقاطع و مراحل انتقال از یک عالم تاریخی به عالمی دیگر و یا انتقال از یک تاریخ مثلا تاریخ نیست انگاری غرب) به یک تاریخ دیگر (مثلا تاریخ دینی بشر) نوعی دوران گذار را از سر می گذارند.
دورانهای گذار نوعا دارای برخی خصوصیات مشترک و عام هستند. البته هر دوران گذار، مختصات شخصی و غیر مشترک و هویتی منحصر به فرد خود را نیز در ذیل آن خصوصیات نوعی مشترک، دارا می باشد.ویژگی های اصلی عام و مشترک دوران های گذار تاریخی را می توان این گونه فهرست کرد:
1- دوران های گذار نوعی حالت برزخی دارند.
2- دوران های گذار در مرحله ی بحران انحطاطی عالم رو به فروپاشی و آغاز حرکت به سمت عالم در حال طلوع ظهور می کنند.
3- دوران های گذار به جهت هویت انتقالی و حالت برزخی و سیالی که دارند، دوران های بسیار دشوار و پر مسئله ای و درگیر بحران های عدیده ای اند.
4- آنچه که جهت حرکت هر دوران گذار را مشخص می کند، این امر مهم است که کدام عهد عالم تاریخی طلوع کرده است ومی آید تا در پایان سیر گذار، جانشین عالم پیشین رو به زوال گردد.
5- نوع پرسش ها و مسایل و معضلات و چالش ها و بحران های هر دوران گذار تاریخی تا حدود زیادی مرتبط با این است که عهد رو به انقراض چه ماهیتی داشته است و عالم در حال ظهور چه ماهیتی دارد؟
6- دوران های گذار به جهت حالت برزخی و هویت بحرانی و پر مسئله ای که دارند در بسیاری موارد خود اگاهی های چند وجهی ای پدید آوردند که با عناصر و مولفه ها و موضوعات و مقولات و مفاهیم هر دو عالم ( عالم منحط در حال زوال و عالم در حال ظهور رو به گسترش) به نوعی مرتبط و درگیرند.
7- دوران های گذار تاریخی، مرحله ی آغاز پایان یک عالم و عهد، و آغاز طلوع یک عهد و عالم دیگر است.
• انقلاب اسلامی و آغاز دوران گذار تاریخی
با ظهور انقلاب اسلامی ایران، تاریخ بشر از حیث جهانی از حیث جهانی وارد نوعی دروان گذار گردیده است: گذار از سیطره تاریخ غرب و عالم غرب مدرن به سوی عالم دینی. در واقع از واپسین دهه های پایانی قرن نوزدهم بحران انحطاطی غرب مدرن آغاز گردیده بود و این بحران انحطاطی در سراسر قرن بیستم گسترش و تعمق یافت. با ظهور انقلاب اسلامی ایران در آغاز دهه 1980 میلادی، گذار تاریخی بشر از اسارت عالم مدرن به سوی چشم انداز های رهایی بخش دینی و معنوی وجه خود آگاهانه ای پیدا می کند. از این رو است که میگوییم انقلاب اسلامی در مقام یک انقلاب طلیعه دار ظاهر می شود و محتوای آن به لحاظ تاریخی اشارت و دلالت برگذار تاریخی از سیطره ی غرب مدرن و آغاز پایان شب ظلمانی سیطره ی طاغوت بر سیاره ی زمین است.
انقلاب اسلامی ایران از حیث داخلی نیز طلیعه دار نوعی عبور و گذار تاریخی است: گذرا از سیطره ظلمانی فرماسیون غرب زدگی شبه مدرن به سوی نوعی مدینه ولایی دینی که نظر به باطن مدینه النبی دارد.
انقلاب اسلامی، طلیعه دار گذار تاریخی است و دروان ما ( که روزگار آغاز سیر رو به زوال و تعمیق بحران انحطاطی تاریخ غرب و عالم مدرن است) دوران گذار است.
بشر در کره ی زمین در مقیاس جهانی و ما ایرانیان در داخل کشور، همگی در دوران گذار به سر می بریم و آغاز سلوک تاریخی ملت مسلمان ایران به منظور عبور از منجلاب غرب زدگی مدرن در متن حرکت فراگیر جهانی بشر در مسیر عبور از ظلمات طاغوت اومانیستی و عالم مدرن است که جریان می یابد و انقلاب اسلامی، نوعا و ماهیتا اشارتی است به بیداری و گذارتاریخی.
• دوران گذار ومتفکر دوران گذار
دوران گذار طبعا نیازمند متفکرانی است که ماهیت و حقیقت این دوران را دریابند و بتوانند با فهم اقتضائات و ویژگی ها و خواص کور گذار به تاویل حقیقت مسایل و روند ها و موضوعات بپردازند و با فرا رفتن از ظاهر به باطن،اشارت ها وبشارت ها و معانی رمزی حوادث و قایع را دریابند.
دوران گذاری که امروز ما و همه ی بشریت در آن قرار گرفته این، پیچ بسیار حساس و سرنوشت ساز تاریخ است که ترسیم کننده و تعیین کننده ی مسیر حرکت فردای ما است. امروز و در کور مهم گذار تاریخی، نیازمند متفکرانی هستیم که جان مایه و باطن و معانی پنهان حادثه ها را دریابند و از ورای کثرت مغشوش و بعضا گمراه کننده ی ظواهر ، ره به سوی باطن و حقیقت پنهان زد و بطون ببرند.
در دوران های گذار، متفکران این دوران به فهم معنای حقیقی اتفاقات نایل می گردند و حقیقت رمزی باطنی پس ظواهر را در می یابند و از طریق تاویل حکیمانه و طرح پرسش و مسئله و انس به حقیقت، به ره گشایی افق در حال طلوع مدد می رسانند.
سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی در زمره ی معدود متفکران دوران گذار است که به وجه طلیعه داری انقلاب اسلامی پی برد و وجه باطنی دوران مارا (که همانا آغاز پایان غرب و آغاز حرکت بشر به منظور عبور از ظلمات طاغوت نیست انگاری و اومانیسم است) دریافت و صفت اصلی مهم این دوران را در عبارت " عصر توبه شر" عنوان کرد.
آوینی معتقد بود که روزگاری که با انقلاب اسلامی آغاز گردیده است، عصرتوبه ی بشریت است. توبه از چه چیز؟ توبه از خطایی که با تاریخ غرب و در تاریخ غرب (و به نحو بسیار شدید تر در عهد مدرن) مرتکب گردیده است و آن خطا همانا وانهادن ولایت الهی و تبعیت از طاغوت نیست انگاری بوده است. اوینی دریافته بود که ظهور انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب طلیعه دار، دلالت و اشارتی است به این که بشر، حرکت به منظور عبور از هبوط و تنزل و انحطاط و گناه اعراض از حق را آغاز کرده است و او این حرکت واین آغاز گذار تاریخی را " عصر توبه بشریت" می نامید.
آوینی به عنوان یک متفکر که به دوران گذار بشر تعلق داشت و عمق و باطن و معنای این دروان را درک می کرد، به مسایل و معضلات و اقتضائات دوران گذار ( چه از حیث جهانی، و چه از حیث داخلی) می اندیشید و این تفکر معطوف به دغدغه ها و مسایل دوران گذار وجه اصلی تاملات نظری آوینی را تشکیل می داد.
آنچه که آوینی در سال های دهه ی1360 ( در یک غربت تمام عیار) و در دو سال اول دهه ی 1370 ( باز هم در نوعی غربت) بدان می اندیشید واز آن سخن می گفت و درباره ی آن می نوشت، سایل مرتبط با اقتضائات و مواجهات دوران گذارا بودند. مسایلی چون: بررسی تئوریک نسبت ما و علم مدرن و به ویژه علوم انسانی، کوشش به منظور تبیین وجوه نظری سینما از منظر حکمت اسلامی، اندیشیدن در خصوص حکمت تاریخ و چشم انداز حیات بشر بر مبنای آموزه های اسلامی، نقد اومانیسم و مدرنیته و فهم ظهور و مسیر حرکت انقلاب اسلامی از منظر نوعی حکمت دینی تاریخ، بررسی نقادانه ی بنیاد های تئوریک ژورنالیسم مدرن و کوشش به منظور تبیین تئوریک نسبت ما به عنوان فرزندان انقلاب اسلامی با این ژورنالیسم، بررسی های حکیمانه و فلسفی در خصوص ماهیت تکنیک مدرن، تاملات نظری در خصوص سرمایه داری و اقتصاد استکباری مدرن و برخی موضوعات وسایل دیگر در همین جهات.
آنچه آوینی را به عنوان متفکر از بسیاری اندیشمندان دیگر متمایز می کرد این بود که او جوهر هویت بخش دوران ما به عنوان دوران گذرا را به خوبی ( و بسیار زودتر از بسیاری دیگر از اهل نظر) درک کرد و با مسایل و اقتضائات آن رویاروی گردید و از منظری حکیمانه به تفکر و تامل در خصوص آن ها پرداخت. آوینی در زمره ی معدود متفکرانی بود که معنای باطنی روزگار ما به عنوان دوران گذرا را دریافت و معضلات و پرسش ها و ابهامات نظری و عملی آن را شناخت و به طریقی حکیمانه و تاویلی و مبتنی بر آموزه های اسلامی و متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی به تامل و ژرف اندیشی در آن مسایل و معضلات پرداخت و ره آموزی کرد.
این ویژگی متفکرانه آوینی به عنوان یک اندیشمند مسلمان ولایی متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی که معنای باطنی روزگار ما به عنوان دوران گذار را فهمیده و در خصوص مسایل آن به تامل و چاره اندیشی و راهگشایی پرداخته است، وجه مهم و بسیار برجسته ی سید شهیدان اهل قلم است که اغلب نادیده گرفته شده و مورد غفلت واقع گردیده است و بی توجهی نسبت به آن این آفت بزرگ را به همراه دارد که نسل جوانان عاشق انقلاب اسلامی را از ره گشایی های نظری و بعضا مهم متفکری مومن و ولایی محروم نماید و این در زمانه ی ما (که در کوران یک تهاجم فرهنگی و جنگ نرم تمام عیار قرار داریم و بیش از پیش نیازمند مبارزه و مجاهده ی نظری و فرهنگی و روشنگری های عمیق و متعهدانه هستیم) می تواند خدای ناکرده موجب ضرر و خسران گردد.
از این رو است که بر همه ی اهل قلم و دلداگان ولایت و آرمان های انقلاب اسلامی و ارادتمندان شهید آوینی واجب است که بکوشند تا ضمن تبیین مقام آوینی به عنوان متفکر دوران گذار، تاملات نظری متعهدانه و سازنده و روشنگرانه ی او را در میان آحاد مردم به ویژه جوانان و اهالی قلم و نظر ترویج و نشر و شرح دهند.
*شهریار زرشناس
سید مرتضی آوینی یک متفکر است و تفکر امری است که با " تاریخ" و ظهور "اوقات" و " وقتی" که بر متفکر حاکم می شود مرتبط است. در واقع ظهور و سیر هر متفکر در هر دوره یا دوران، با روح حاکم بر آن دوره و اقتضائات آن در نسبت مستقیم قرار دارد.
آوینی، متفکر دوران گذار است. برای فهم این معنا باید به این مهم توجه کرد که در وضع کنونی عالم "دوران گذار" به چه معنا است و در کدامین متن تاریخی دارد رخ می نماید؟ دوران های گذار در تاریخ بشر نوعا چه ویژگی هایی دارند و ما در متن کدامین دوران گذار تاریخ قرار داریم؟
در تاریخ بشر، دوران های گذار مراحلی اند که در پی فرا رسیدن بحران انحطاطی یک عالم و آغاز انتقال حیات بشر از عالمی به عالمی دیگر رخ می نماید و برای روشن شدن مطلب؛ مثالی بزنیم: در غرب باستان از قرن اول میلادی، عالم غرب باستان دچار بحران انحطاطی گردید و این بحران انحطاطی زمینه ساز نوعی گذار تاریخی از عالم غرب باستان به عالم غرب قرون وسطی گردید. حد فاصل سده های اول تا چهارم میلادی که تدریجا عالم غرب باستان رخت بر میبست و ضعیف و ضعیف تر می شد و عالم غرب قرون وسطی، رخ می نمود و حضور پر رنگ تری پیدا می کرد و نیرومندتر می شد را "دوران گذار" می نامند. در زندگی بشر در مقاطع و مراحل انتقال از یک عالم تاریخی به عالمی دیگر و یا انتقال از یک تاریخ مثلا تاریخ نیست انگاری غرب) به یک تاریخ دیگر (مثلا تاریخ دینی بشر) نوعی دوران گذار را از سر می گذارند.
دورانهای گذار نوعا دارای برخی خصوصیات مشترک و عام هستند. البته هر دوران گذار، مختصات شخصی و غیر مشترک و هویتی منحصر به فرد خود را نیز در ذیل آن خصوصیات نوعی مشترک، دارا می باشد.ویژگی های اصلی عام و مشترک دوران های گذار تاریخی را می توان این گونه فهرست کرد:
1- دوران های گذار نوعی حالت برزخی دارند.
2- دوران های گذار در مرحله ی بحران انحطاطی عالم رو به فروپاشی و آغاز حرکت به سمت عالم در حال طلوع ظهور می کنند.
3- دوران های گذار به جهت هویت انتقالی و حالت برزخی و سیالی که دارند، دوران های بسیار دشوار و پر مسئله ای و درگیر بحران های عدیده ای اند.
4- آنچه که جهت حرکت هر دوران گذار را مشخص می کند، این امر مهم است که کدام عهد عالم تاریخی طلوع کرده است ومی آید تا در پایان سیر گذار، جانشین عالم پیشین رو به زوال گردد.
5- نوع پرسش ها و مسایل و معضلات و چالش ها و بحران های هر دوران گذار تاریخی تا حدود زیادی مرتبط با این است که عهد رو به انقراض چه ماهیتی داشته است و عالم در حال ظهور چه ماهیتی دارد؟
6- دوران های گذار به جهت حالت برزخی و هویت بحرانی و پر مسئله ای که دارند در بسیاری موارد خود اگاهی های چند وجهی ای پدید آوردند که با عناصر و مولفه ها و موضوعات و مقولات و مفاهیم هر دو عالم ( عالم منحط در حال زوال و عالم در حال ظهور رو به گسترش) به نوعی مرتبط و درگیرند.
7- دوران های گذار تاریخی، مرحله ی آغاز پایان یک عالم و عهد، و آغاز طلوع یک عهد و عالم دیگر است.
• انقلاب اسلامی و آغاز دوران گذار تاریخی
با ظهور انقلاب اسلامی ایران، تاریخ بشر از حیث جهانی از حیث جهانی وارد نوعی دروان گذار گردیده است: گذار از سیطره تاریخ غرب و عالم غرب مدرن به سوی عالم دینی. در واقع از واپسین دهه های پایانی قرن نوزدهم بحران انحطاطی غرب مدرن آغاز گردیده بود و این بحران انحطاطی در سراسر قرن بیستم گسترش و تعمق یافت. با ظهور انقلاب اسلامی ایران در آغاز دهه 1980 میلادی، گذار تاریخی بشر از اسارت عالم مدرن به سوی چشم انداز های رهایی بخش دینی و معنوی وجه خود آگاهانه ای پیدا می کند. از این رو است که میگوییم انقلاب اسلامی در مقام یک انقلاب طلیعه دار ظاهر می شود و محتوای آن به لحاظ تاریخی اشارت و دلالت برگذار تاریخی از سیطره ی غرب مدرن و آغاز پایان شب ظلمانی سیطره ی طاغوت بر سیاره ی زمین است.
انقلاب اسلامی ایران از حیث داخلی نیز طلیعه دار نوعی عبور و گذار تاریخی است: گذرا از سیطره ظلمانی فرماسیون غرب زدگی شبه مدرن به سوی نوعی مدینه ولایی دینی که نظر به باطن مدینه النبی دارد.
انقلاب اسلامی، طلیعه دار گذار تاریخی است و دروان ما ( که روزگار آغاز سیر رو به زوال و تعمیق بحران انحطاطی تاریخ غرب و عالم مدرن است) دوران گذار است.
بشر در کره ی زمین در مقیاس جهانی و ما ایرانیان در داخل کشور، همگی در دوران گذار به سر می بریم و آغاز سلوک تاریخی ملت مسلمان ایران به منظور عبور از منجلاب غرب زدگی مدرن در متن حرکت فراگیر جهانی بشر در مسیر عبور از ظلمات طاغوت اومانیستی و عالم مدرن است که جریان می یابد و انقلاب اسلامی، نوعا و ماهیتا اشارتی است به بیداری و گذارتاریخی.
• دوران گذار ومتفکر دوران گذار
دوران گذار طبعا نیازمند متفکرانی است که ماهیت و حقیقت این دوران را دریابند و بتوانند با فهم اقتضائات و ویژگی ها و خواص کور گذار به تاویل حقیقت مسایل و روند ها و موضوعات بپردازند و با فرا رفتن از ظاهر به باطن،اشارت ها وبشارت ها و معانی رمزی حوادث و قایع را دریابند.
دوران گذاری که امروز ما و همه ی بشریت در آن قرار گرفته این، پیچ بسیار حساس و سرنوشت ساز تاریخ است که ترسیم کننده و تعیین کننده ی مسیر حرکت فردای ما است. امروز و در کور مهم گذار تاریخی، نیازمند متفکرانی هستیم که جان مایه و باطن و معانی پنهان حادثه ها را دریابند و از ورای کثرت مغشوش و بعضا گمراه کننده ی ظواهر ، ره به سوی باطن و حقیقت پنهان زد و بطون ببرند.
در دوران های گذار، متفکران این دوران به فهم معنای حقیقی اتفاقات نایل می گردند و حقیقت رمزی باطنی پس ظواهر را در می یابند و از طریق تاویل حکیمانه و طرح پرسش و مسئله و انس به حقیقت، به ره گشایی افق در حال طلوع مدد می رسانند.
سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی در زمره ی معدود متفکران دوران گذار است که به وجه طلیعه داری انقلاب اسلامی پی برد و وجه باطنی دوران مارا (که همانا آغاز پایان غرب و آغاز حرکت بشر به منظور عبور از ظلمات طاغوت نیست انگاری و اومانیسم است) دریافت و صفت اصلی مهم این دوران را در عبارت " عصر توبه شر" عنوان کرد.
آوینی معتقد بود که روزگاری که با انقلاب اسلامی آغاز گردیده است، عصرتوبه ی بشریت است. توبه از چه چیز؟ توبه از خطایی که با تاریخ غرب و در تاریخ غرب (و به نحو بسیار شدید تر در عهد مدرن) مرتکب گردیده است و آن خطا همانا وانهادن ولایت الهی و تبعیت از طاغوت نیست انگاری بوده است. اوینی دریافته بود که ظهور انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب طلیعه دار، دلالت و اشارتی است به این که بشر، حرکت به منظور عبور از هبوط و تنزل و انحطاط و گناه اعراض از حق را آغاز کرده است و او این حرکت واین آغاز گذار تاریخی را " عصر توبه بشریت" می نامید.
آوینی به عنوان یک متفکر که به دوران گذار بشر تعلق داشت و عمق و باطن و معنای این دروان را درک می کرد، به مسایل و معضلات و اقتضائات دوران گذار ( چه از حیث جهانی، و چه از حیث داخلی) می اندیشید و این تفکر معطوف به دغدغه ها و مسایل دوران گذار وجه اصلی تاملات نظری آوینی را تشکیل می داد.
آنچه که آوینی در سال های دهه ی1360 ( در یک غربت تمام عیار) و در دو سال اول دهه ی 1370 ( باز هم در نوعی غربت) بدان می اندیشید واز آن سخن می گفت و درباره ی آن می نوشت، سایل مرتبط با اقتضائات و مواجهات دوران گذارا بودند. مسایلی چون: بررسی تئوریک نسبت ما و علم مدرن و به ویژه علوم انسانی، کوشش به منظور تبیین وجوه نظری سینما از منظر حکمت اسلامی، اندیشیدن در خصوص حکمت تاریخ و چشم انداز حیات بشر بر مبنای آموزه های اسلامی، نقد اومانیسم و مدرنیته و فهم ظهور و مسیر حرکت انقلاب اسلامی از منظر نوعی حکمت دینی تاریخ، بررسی نقادانه ی بنیاد های تئوریک ژورنالیسم مدرن و کوشش به منظور تبیین تئوریک نسبت ما به عنوان فرزندان انقلاب اسلامی با این ژورنالیسم، بررسی های حکیمانه و فلسفی در خصوص ماهیت تکنیک مدرن، تاملات نظری در خصوص سرمایه داری و اقتصاد استکباری مدرن و برخی موضوعات وسایل دیگر در همین جهات.
آنچه آوینی را به عنوان متفکر از بسیاری اندیشمندان دیگر متمایز می کرد این بود که او جوهر هویت بخش دوران ما به عنوان دوران گذرا را به خوبی ( و بسیار زودتر از بسیاری دیگر از اهل نظر) درک کرد و با مسایل و اقتضائات آن رویاروی گردید و از منظری حکیمانه به تفکر و تامل در خصوص آن ها پرداخت. آوینی در زمره ی معدود متفکرانی بود که معنای باطنی روزگار ما به عنوان دوران گذرا را دریافت و معضلات و پرسش ها و ابهامات نظری و عملی آن را شناخت و به طریقی حکیمانه و تاویلی و مبتنی بر آموزه های اسلامی و متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی به تامل و ژرف اندیشی در آن مسایل و معضلات پرداخت و ره آموزی کرد.
این ویژگی متفکرانه آوینی به عنوان یک اندیشمند مسلمان ولایی متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی که معنای باطنی روزگار ما به عنوان دوران گذار را فهمیده و در خصوص مسایل آن به تامل و چاره اندیشی و راهگشایی پرداخته است، وجه مهم و بسیار برجسته ی سید شهیدان اهل قلم است که اغلب نادیده گرفته شده و مورد غفلت واقع گردیده است و بی توجهی نسبت به آن این آفت بزرگ را به همراه دارد که نسل جوانان عاشق انقلاب اسلامی را از ره گشایی های نظری و بعضا مهم متفکری مومن و ولایی محروم نماید و این در زمانه ی ما (که در کوران یک تهاجم فرهنگی و جنگ نرم تمام عیار قرار داریم و بیش از پیش نیازمند مبارزه و مجاهده ی نظری و فرهنگی و روشنگری های عمیق و متعهدانه هستیم) می تواند خدای ناکرده موجب ضرر و خسران گردد.
از این رو است که بر همه ی اهل قلم و دلداگان ولایت و آرمان های انقلاب اسلامی و ارادتمندان شهید آوینی واجب است که بکوشند تا ضمن تبیین مقام آوینی به عنوان متفکر دوران گذار، تاملات نظری متعهدانه و سازنده و روشنگرانه ی او را در میان آحاد مردم به ویژه جوانان و اهالی قلم و نظر ترویج و نشر و شرح دهند.
*شهریار زرشناس